سیره بزرگان و علما در تولید ملی

آیت الله مرعشی و حمایت از تولید ملی
بزرگان این سرزمین هنوز خیلی پیش از آنکه نامی از سال حمایت از تولید ملی باشد، ضرورت استفاده از کالاهای تولید داخل را دریافته بودند، آیتالله مرعشی نجفی از نمونه همین مردان خدایگونه است که داستان نرفتنش به حج بهخاطر عدم استطاع مالی زبانزد خاص و عام ایرانیان و حتی غیرایرانیان شده است.
این روحانی بزرگوار درباره لباسش میگفت: از روزی که من خود را شناختم، یک ذره لباس خارجی مصرف نکردم.
ایشان هر چه لباس میپوشید، ساخت داخل بود، روزی خیاطشان گفته بود: آقا دکمهای که ما میگذاریم از خارج میآید، و ایشان در پاسخ تأکید کرده بود که اگر کالایی غیر ایرانی است استفاده نکنید، به جایشاز همین قیتانهایی که ساخت ایران هست، دکمه درست کنید تا دکمه آن هم خارجی نباشد.
ضرورت توجه به امری با اهمیت مصرف تولید ملی زمینهساز و بستر ساز ایجاد خلاقیت و فرصتهای فراوان شغلی در کشور است که با تحقق آن جوانان شاغل میشوند و مشکلهای اقتصادی یکی پس از دیگری از دامنه زندگی مردم رخت بر میبندند.
بیانیه جمعی از علمای اصفهان (در یک قرن پیش):
بر کسی که کفنش از پارچه ایرانی نباشد، نماز نمیخوانیم
بعد از تسبیح و تحمید؛ این خدام شریعت مطهره با همراهی جناب رکن الملک متعهد و ملتزم شرعی شدهایم که مهما امکن(تا حد امکان) بعد ذلک تخلف ننمائیم، فعلا پنج فقره است:
اولا: قبالجات و احکام شرعیه، از شنبه (14 جمادی الاول) به بعد باید روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شد، اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده و اعتراف نمینویسیم، قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد، امضاء نمینماییم. حرام نیست کاغذ غیرایرانی و کسی را مانع نمیشویم، ماها با این روش متعهدیم.
ثانیا: کفن اموات، اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچه دیگر ایرانی باشد، متعهد شدهایم، بر آن میت ماها نماز نخوانیم. دیگری را برای اقامه صلوة بر آن میت بخواهند، ماها را معاف دارند.
ثالثا: ملبوس مردانه جدید که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده میشود، قردادیم مهما امکن هر چه بدلی آن در ایران یافت نمیکنیم و حرام نمیدانیم لباسهای غیر ایرانی را، اما ماها ملتزم شدهایم، حتیالمقدور بعد از این تاریخ ملبوس خود را از نسج ایرانی بنماییم، تا بعین ماها نیز کذلک. و متخلف توقع احترام از ماها نداشته باشد، آنچه از سابق پوشیده داریم و دوخته، ممنوع نیست استعمال آن.
رابعا: میهمانیها بعد ذلک، ولو اعیانی باشد، چه عامه چه خاصه، باید مختصر باشد؛ یک پلو و یک چلو و یک خورش و یک افشره، اگر زائد بر این کسی تکلف دهد، ما را به محضر خود وعده نگیرد، خودمان نیز به همین روش میهمانی مینمائیم، هر چه کمتر و مختصرتر از این تکلف کردند، موجب مزید امتنان ماها خواهد بود.
خامسا: وافوری و اهل وافور را احترام نمیکنیم و به منزل او نمیرویم. زیرا که آیات باهره (ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین - و لاتسرفوا ان الله لایحب المسرفین - و لاتلقوا بایدیکم الی التهلکه) و حدیث: (لا ضرر و لاضرار). ضرر مالی و جانی و عمری و نسلی و دینی و عرضی و شغلی آن محسوس و مُسری است و خانوادهها و ممالک را به باد داده، بعد از این هر که را فهمیدیم وافوری است، به نظر توهین و خفت مینگیریم.
1- ثقةالاسلام آقای حاجآقا نورالله. 2 - حسین بن جعفر الفشارکی، 3 - حجةالاسلام آقانجفی، 4- شیخ مرتضی اژه، 5 - آقا میرزا محمدتقی مدرس، 6- حاجی سیدمحمد باقر بروجردی، 7- آقا میرزا علی محمد، 8- حاجی میرزامحمد مهدی جویباره، 9- سیدابوالقاسم دهکردی، 10- حاجی سیدابوالقاسم زنجانی، 11- آقامحمد جوادقزوینی، 12- سیدمحمد رضا شهیر به آقا میرزای مسجدشاهی، 13 - حاجی آقا حسین بیدآبادی
امیر کبیر پرچم دار حمایت از تولید ملی
امیرکبیر افزون بر اقدامهایی که در جهت ایجاد پایههای آموزشی صنایع جدید در ایران برداشت، با حمایت از تولیدات بومی و نیز تشویق مردم به استفاده از کالاهای داخلی و تأکید بر تولیدکنندگان برای بالا بردن سطح کیفی محصولات خود و همچنین تشویق تولیدکنندگان برای تولید کالاهایی که منحصراً در خارج از ایران تولید میشدند، مانند سماور، بخاری و کالسکه در جهت کسب استقلال اقتصادی و رفع مشکلات کشور تلاش نمود. [1]
حاصل زحمات صدراعظم به قدری چشمگیر و بارز بود که موجبات نگرانی صاحبان صنایع جدید از جمله انگلیس را فراهم کرده و باعث شد که آنها برای ممانعت از ورود ایران به عرصه رقابت، از فرستادن اهل فن و فروش کارخانه به ایران خودداری کنند. [2]
میرزای قزوینی یکی از مهمترین مسائل کشور و ریشه تمامی مشکلات را در انتشار اشیای غیر در ممالک محروسه و راهحل آن را نیز در قطع اشیای غیر در ممالک محروسه معرفی میکند. [3]
میرزا معتقد است که ورود تولیدات خارجی و مصرف آن در ایران افزون بر ضایع کردن صنعت بومی موجب خروج ارز از کشور و در نتیجه کاهش سرمایههای کشور برای ایجاد صنایع زیربنایی و مهم به منظور ساخت صنایع بنیادی در کشور و در پی آن نبود اشتغال و فقیر شدن و وابسته شدن مردم است . [4]
میرزای قزوینی در ادامه با اشاره به محصولات و صنایع تولیدی ایران در شهرهای مختلف و سرنوشتی که در نتیجه ورود محصولات مشابه خارجی برای آنها پیش آمده و آنها را به نابودی کشانده، این مسئله را به عنوان یکی از مهمترین موارد ضعف حکومت و عامل بدبختی و فقر مردم دانسته است. [5]
اگرچه حاصل تلاشهای امیرکبیر در رشد صنعتی و افزایش تولیدات داخلی ایران مؤثر بود، ولی سرعت آن در دورههای بعد به شدت رو به کاستی نهاد و در دوره مظفرالدین شاه امتیازهای متعدد تجاری و بازرگانی به دولتهای خارجی واگذار گردید که زمینه تسلط مجدد آنها بر بازارهای ایران را فراهم نمود.
با این حال در این دوره نیز کارخانههای چندی افتتاح گردید و به دلیل تجربه به دست آمده از دوره ناصرالدین شاه، شاهد حمایت و تشویق گسترده برای استفاده و رشد تولیدات داخلی هستیم، به طوری که در دوره مظفرالدین شاه و با تأسیس کارخانه نساجی در اصفهان، علمای بسیاری با ارسال نامههای متعدد و نوشتن یادداشتهایی در حمایت از این اقدام شاه و قدردانی از بابت توجه به تولید داخلی، مردم را به استفاده از تولیدات پارچه داخلی و ممانعت از مصرف محصولات خارجی تشویق نمودند.
سید جمال الدین اصفهانی و ریشه های تولید ملی
سید جمالالدین اصفهانی در بیانات خود به صورت ریشهای پایههای رشد یک کشور را مورد تحلیل قرار داده است. این عالم ریزبین و نکته سنج، متذکرانه در صدد هوشیار نمودن مردم است در جایی میگوید:
«هان، هان،ای دوستان و برادران! لختی سر از خواب غفلت بردارید و از بیهوشی به خود آیید و حجاب را از دیده براندازید و عقل و علم را پیش رو و هادی خود نمایید و کمی به هر طرف نظر دقت و اعتبار افکنید... .
ملاحظه کنید که دشمنان دین و مملکت از هر جهت، اطراف و اکناف مسلمین را احاطه نموده، راه کسب و تجارت را از هر سو بر ایشان مسدود کرده و به الوان امتعه خود، ما را چون اطفال بازی داده، هر دم به رنگی و هر ساعت به نیرنگی، چنگال نفوذ خود را در بلاد اسلام محکم بند نموده... و بازار مسلمین مملو به امتعه فرنگستان و البسه کافرستان [شده است].
تجار جز عمل امتعه کفار نکنند و اهالی دین، جز البسه خبیثه در بر ننمایند... آخر لختی تفکر کنید و تعمق نمایید و در شوکت اسلام نگرید که چه بود حدود مملکت اسلامی از منتهای آفریقا تا پشت دیوار چین؟
دشمنان دین از شنیدن نام پادشاه اسلام، لرزه بر اندام [شان می] افتاد... وا اسفا چگونه فرنگیان بر ما مستولی شدند، راه کسب و تجارت را از مسلمین گرفتند و به همین جهت پریشان و دستگیر خود نمودند؟» [6]
پی نوشت ها :
[1] . فریدون آدمیت، امیرکبیر و ایران (تهران: خوارزمی، 1385)، چاپ نهم، ص390-395
[2] . فریدون آدمیت، امیرکبیر و ایران (تهران: خوارزمی، 1385)، چاپ نهم، ص390
[3] . محمد شفیع قزوینی، قانون قزوینی، به کوشش ایرج افشار (تهران: فجر اسلام، 1370)، ص37
[4] . محمد شفیع قزوینی، قانون قزوینی، به کوشش ایرج افشار (تهران: فجر اسلام، 1370)، ص39-45
[5] . محمد شفیع قزوینی، قانون قزوینی، به کوشش ایرج افشار (تهران: فجر اسلام، 1370)، ص49-53
[6] . مکتوبات و بیانات سیاسی و اجتماعی علمای شیعه، ج2، صص104-102.