۲ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

در هفته‌های گذشته پس از مطرح شدن مجدد بحث اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر معظم انقلاب، کارشناسان و مسئولان مشخصه‌های زیادی را به‌عنوان ملزومات قرار دادن کشور در این مسیر برشمرده‌اند.


فساد

توجه به تولیدات ملی، انضباط مالی، همراه شدن مسئولان با یکدیگر و مردم و مسئولان ازجمله نکاتی است که در این مدت بسیار مورد تأکید قرار گرفته است اما در این میان یک نکته بیش از سایر موارد خودنمایی کرده و از سوی مجامع کارشناسی بیشتر مورد توجه بوده است. مبارزه با فساد ازجمله نکاتی است که با وجود آنکه در گذشته نیز در دستور کار مراجع ذی‌ربط بوده اما به اعتقاد کارشناسان اهمیت آن در جریان اقتصاد مقاومتی دوچندان شده است. این مسئله البته نکته جدیدی نیست؛ چه اینکه مقام‌معظم رهبری در پیام هشت ماده‌ای خود که در سال 80صادر فرمودند بر این نکته صراحتا تاکید کردند. دکتر الیاس نادران ازجمله نمایندگانی است که او را به‌عنوان یکی از چهره‌های سرشناس مبارزه با فساد سیاسی و اقتصادی می‌شناسند. او بر این باور است که در جریان اقتصاد مقاومتی باید از دو بعد به مبارزه با مفاسد پرداخت که آن دو جزء عبارتند از: سلامت مالی بودجه و نیز سلامت اقتصادی مسئولان. به اعتقاد این عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس مشاهده این اقدامات از سوی مردم می‌تواند موجب جلب همکاری‌های سازنده تمام بازیگران اقتصادی و سیاسی کشور به‌منظور پیشبرد اهداف اقتصاد مقاومتی شود. متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

در قالب مبارزه با فساد چه اقداماتی باید انجام شود تا کشور در مسیر اقتصاد مقاومتی قرار گیرد؟

در نسبت بین فساد و اقتصاد مقاومتی شاید این نکته فوق‌العاده قابل اهمیت باشد که یکی از شرایط توفیق اقتصاد مقاومتی ارتقای سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی به سلامت حاکمان است و دیگری این است که با توجه به ضرورت انضباط مالی در بودجه دولت و هزینه‌کرد مدیران اجرایی باید شرایطی فراهم شود که هدررفت اقتصاد ملی به حداقل برسد. از این دو منظر در عین حال که اقدامات خوبی صورت گرفته ولی نسبت به شرایط مطلوب هنوز فاصله جدی داریم. به همین دلیل باید اقدامات کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدتی صورت بگیرد تا هر دو هدف کوتاه‌مدت مقابله با تهاجمات اقتصادی نظام سلطه و در واقع واکسینه کردن کشور در مقابل این تهاجمات و ارتقای انسجام و وحدت ملی در این رابطه بیشتر محقق شود.

مبارزه با فساد ازجمله نکاتی است که با وجود آنکه در گذشته نیز در دستور کار مراجع ذی‌ربط بوده اما به اعتقاد کارشناسان اهمیت آن در جریان اقتصاد مقاومتی دوچندان شده است

چه اقدامات کوتاه‌مدتی می‌توان برای سال‌جاری انجام داد؟ آیا شما قائل به تغییر در قانون بودجه به‌عنوان یکی از این دست اقدامات هستید؟

قانون بودجه به‌دلیل اینکه سقف اختیارات دولت را در درآمدها و هزینه‌ها مشخص می‌کند شاید در حال حاضر نیازی به اعمال محدودیت نداشته باشد. دولت با توجه به اختیاراتی که دارد، این فرصت را دارد که نیازهای اساسی و غیراساسی کشور را رتبه‌بندی کرده و براساس آنها اقدام به اولویت‌بندی اختصاص بودجه به بخش‌های مختلف کند. اما مهم‌تر از این اصلاحات، اطلاع‌رسانی به مردم است که تلاش سیاستگذاران اقتصادی در مدیریت انقباضی بودجه را درک کنند و این انتقال به‌صورت یک رابطه دوسویه حتما باید انتقال اطلاعات و اطلاع‌رسانی درست را در دستور کار داشته باشد.

در این ارتباط همراهی مردم به چه اشکالی می‌تواند وجود داشته باشد؟ آیا تصمیماتی از قبیل حذف اضافه‌کاری‌ها را به‌منظور انقباضی کردن بودجه تأیید می‌کنید؟

فساد اقتصادی

اساسا دولت در شرایط عادی مجموعه‌ای از هزینه‌ها را انجام می‌دهد که در شرایط تزریق مالی ریخت‌وپاش محسوب می‌شوند؛ یعنی اگر هزینه‌هایی را که دولت ممکن است در شرایط موجود داشته باشد به سه دسته تقسیم کنیم، یک بخش از آن هزینه‌های ضروری، یک بخش هزینه‌های کمتر ضروری و بخش دیگر هم هزینه‌های لوکس و غیرضروری است. اگر بنا باشد که اعتماد عمومی جلب شود دولت باید ابتدا سراغ هزینه‌های غیرضروری برود. طبیعی است که وقتی همه افراد مضایقه‌های مالی و شرایط موجود را ببینند حتما با این برنامه‌ها در جهت ایجاد انضباط مالی همراهی خواهند کرد. ولی اینکه در قدم اول سراغ مقولاتی در رابطه با حقوق و مزایای مردم برویم، این حتما غیرمنصفانه است. ما تجربه مدیریت مالی اقتصادی در زمان جنگ را داریم که کشور با انواع محدودیت‌های خارجی و داخلی مواجه بود. در آن زمان نه بنیه مالی کشور به این قوتی بود که امروز است و نه نظامات تأمین مالی بودجه از محل مالیات‌های مستقیم و غیرمستقیم تامین می‌شد ونه یک نظام مالیاتی مدرن مثل مالیات بر ارزش افزوده به شکل امروزی بود و نه شیوه‌های دیگر تأمین مالی به این شکل که امروز است وجود داشت. ولی در عین حال تلاش می‌شد که نیازهای معیشتی مردم در سطح زندگی شرافتمندانه رعایت شود. به‌نظر من این از لوازم توفیق است و دولت باید به جای رفتن به سمت مقولات معیشتی به تجدیدنظر در هزینه‌های غیرضروری اقدام کند که این کار هم در حوزه‌های مختلف در حال انجام است. وزارتخانه‌ها، دستگاه‌های اجرایی، شرکت‌های دولتی و بانک‌ها باید این مسئله را به درستی درک کرده و خودشان را با شرایط موجود تطبیق دهند. پاداش‌های ده‌ها‌میلیونی و صدها میلیونی که به برخی مدیران داده می‌شود امروز پذیرفتنی نیست هرچند که ممکن است اینها در شرایط عادی امری غیرطبیعی تلقی نشود.

در نسبت بین فساد و اقتصاد مقاومتی شاید این نکته فوق‌العاده قابل اهمیت باشد که یکی از شرایط توفیق اقتصاد مقاومتی ارتقای سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی به سلامت حاکمان است

بحث دیگری که به آن اشاره کردید، سلامت اقتصادی مدیران و مسئولان است. وارد شدن به این مسئله با توجه به تنش‌هایی که در جامعه ایجاد می‌کند باید با چه شیوه‌ها و ابزاری انجام شود که نه‌تنها حرکت اقتصادی کشور و در نتیجه اقتصاد مقاومتی را دچار خدشه نکند بلکه باعث پیشبرد و نزدیک شدن نظام به سمت اهداف عالیه نیز بشود؟

وقتی دولت می‌خواهد از مردم تقاضا کند که در هزینه‌هایشان صرفه جویی کرده و حداکثر تلاششان را برای کاهش تقاضای کالاهای نهایی انجام دهند، باید در مردم این اطمینان به‌وجود بیاید که مدیران دولتی خود بیشتر از مردم به این کار اهتمام دارند؛ یعنی در برداشت از بیت‌المال و بودجه عمومی یا حتی برداشت از شرکت‌هایی که سرمایه و ثروت ملی تلقی می‌شوند، باید این اطمینان در مردم ایجاد شود که دولت حداکثر خست را در این برداشت‌ها انجام می‌دهد. بنابراین مدیران دولتی و شرکت‌ها که گردش مالی عمده دولت در اختیار آنهاست بیشترین نقش را در ایجاد این اعتمادسازی و رابطه بین دولت و ملت می‌توانند ایفا کنند. هرچه آنها بیشتر سلامت مالی خودشان را نشان داده و تلاش بیشتری برای کاهش برداشت از خزانه ملی و بودجه مردم نشان دهند، طبیعتا اعتماد عمومی بیشتر شده و همراهی مردم با طرح‌های اقتصاد مقاومتی هم بیشتر خواهد شد.

فساد

در نهایت فکر می‌کنید از این دو بعد که اشاره کردید (یکی در قالب سلامت بودجه و دیگری هم در قالب سلامت اقتصادی مدیران) کشور در چه جایگاهی قرار دارد و چه اقداماتی باید در این زمینه‌ها در جهت اعتلای اقتصاد مقاومتی انجام شود؟

شاید به لحاظ خلأ قانونی در این‌باره کمتر دچار مشکل جدی باشیم. چیزی که اهمیت بیشتری دارد، اراده دستگاه قضا در مبارزه با مفاسد است؛ به‌خصوص فساد سیاسی که اختصاص به مدیران هم ندارد و ممکن است در بین نمایندگان مردم و حتی دستگاه قضا هم باشد. این دستگاه قضای کشور است که باید اعتمادسازی کرده و با قضاوت‌ها و محاکمات عادلانه امیدبخش جامعه باشد. همانگونه که در ابتدای مسئولیت جدید ریاست قوه قضاییه بارها تأکید شد که شهروند یک و دو نداریم و تلاشمان این است که دانه‌‌درشت‌ها را پای میز محاکمه بکشانیم و استثنایی هم در این رابطه قائل نمی‌شویم، مردم باید در عمل، تحقق این شعارها را ببینند. هر چه کمتر در عمل این اتفاق بیفتد، آن حرف‌های زیبایی که مردم آنها را می‌پسندند و انتظار عمل به آنها را دارند کمتر محقق شده و انتظاری که از اعتمادسازی برای مردم وجود دارد کمتر برآورده خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۵ ، ۱۹:۴۶
احمد جانقربانی


روح‌الله ابوجعفری*
۲۲ بهمن سال ۱۴۳۵ (سال مرجعیت علمی ایران)
خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران:
در مراسم هفتاد و هشتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از بزرگترین شرکت‌های ارائه‌ی خدمات سلامت در جهان به نام شرکت قانون ابوعلی سینا، از فناوری جدیدی برای پیشگیری از بیماری سرطان از مواد فراوری‌شده‌ی نانویی در آزمایشگاه فضایی مریخ رونمایی کرد. محققان معتقدند بدون تردید این امر روش‌های گذشته‌ی مبتنی بر شیمی‌درمانی و حتی روش‌های جدید مبتنی بر مهندسی ژنتیک را با چالش بسیار مهمی روبه‌رو خواهد کرد.۱

اگر حدود نیم‌ قرن پیش به شما می‌گفتند که کشور کره‌ی جنوبی تا ۴۰ سال آینده، یکی از صادرکنندگان طراز اول تلفن‌های همراه در جهان (که در آن برهه محصولی تخیلی بود) می‌شود،‌ واکنش‌تان چه می‌بود؟ احتمالاً خیلی‌ها می‌گفتند غیر ممکن است. چون در آن برهه، اقلام صادراتی کشور کره، تنها ماهی و چند قلم کالای کم‌ارزش دیگر بود. این در حالی است که کشور ما در حال حاضر از فناوری تولید و ارسال ماهواره به فضا برخوردار است و در فناوری نانو دارای رتبه‌ی تک‌رقمی است. پس واقعی بودن خبر فوق اصلاً دور از انتظار نیست.

قطعاً گذار ما از اقتصاد نفتی به اقتصاد دانش‌بنیان به ملاحظات و الزامات فراوانی نیازمند است؛ اما نوک پیکان تحقق این هدف، گسترش نهادهایی مانند شرکت‌های دانش‌بنیان هستند۲ که نیاز جامعه‌ی بشری را با فناوری‌های درون‌زا پاسخگو هستند. در این نوشتار، برخی ملاحظات توسعه‌ی‌ شرکت‌های دانش‌بنیان در ایران که به فرموده‌ی رهبر انقلاب اسلامی، بهترین نماد اقتصاد مقاومتی هستند۳ مورد بررسی قرار خواهد گرفت:

۱. نقش ارزش‌های انقلابی در شرکت‌های دانش‌بنیان
انقلاب اسلامی برای در انداختن طراحی نوین در جهان مدرن غربی پا به عرصه‌ی ظهور گذاشت. بنابراین مبانی مادی غربی نمی‌تواند تنها موتور محرکه‌ی انسان‌ها و نهادها در این جامعه باشد. برخی از تجربیات نوآورانه که در قالب شرکت‌های دانش‌بنیان ظهور داشته است، ناشی از اخلاص، ایثار و ازخودگذشتگی انسان‌هایی است که در برابر فضای اقتصاد دلالی کشور، فکر و سرمایه‌ی خویش را به این سمت سوق داده‌اند. این موضوع باید تقویت شود و در شناخت چنین عناصری شاخص‌های دقیق‌تری برای هدایت اعتبارات تدوین گردد.
 
۲. اعتماد به نفس و آرمان‌خواهی، کلید توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان
توسعه‌ی علم و نوآوری در آن نیازمند زحمات فراوانی است. کشورها در این زمینه هزینه‌های زیادی را انجام می‌دهند و از آن‌جا که این فعالیت‌ها با نااطمینانی بالایی همراه است، گاهی بسیاری از آن فعالیت‌ها نیز به ثمر نمی‌رسد. به عنوان مثال یک فناوری در حوزه‌ی اکتشاف و تولید نفت، از زمان طرح ایده‌ی اولیه تا هنگامی که به ۵۰ درصد سهم بازار برسد، به حدود ۳۰ سال زمان احتیاج دارد.

اما نباید فراموش کنیم که یکی از اقدامات استعمار در عقب نگه‌داشتن کشورها، سخت نشان دادن حوزه‌های توسعه‌ی فناوری و نوآوری است. ابزارهایی همچون زیاد نشان دادن هزینه‌ها و امکانات برای توسعه‌ی محصولات و خدمات دانش‌بنیان نشان از این حربه دارد. از طرف دیگر استانداردهای سخت‌گیرانه‌ای که در این حوزه‌ها وضع می‌گردند، همچون دیوارهای شیشه‌ای حدودی را برای ورود به این عرصه تعیین می‌کنند.

بنابراین شرکت‌های دانش‌‌بنیان باید با اعتماد به نفس و حفظ آرمان‌خواهی، برای اقتدار جمهوری اسلامی تجربیات موفق این حوزه را بیشتر تکرار کنند.۴ در حوزه‌ی صنایع دفاعی، دارو و مواد پیشرفته می‌توان مثال‌هایی از موفقیت این خودباوری و تکیه بر آرمان‌خواهی ذکر کرد که نشان می‌دهد حضور افرادی با این ویژگی‌ها در چنین بنگاه‌هایی به پیمودن یک راه چند ده ساله در بازه‌ی زمانی بسیار کوتاه‌تر، چه کمک شایانی کرده است.
 
۳. لزوم حفظ و توسعه نوآوری در مرزهای دانش بشری
با توجه به امکاناتی که کشورهای استعماری غربی ظرف چند صد سال گذشته فراهم کرده‌اند و البته با تلاش‌های فراوان مردم این کشورها، حدود توانمندی بشر در تولید محصولات و خدمات جدید بسیار افزایش پیدا کرده است. شرکت‌های دانش‌بنیان ایرانی باید بتوانند مبتنی بر ارزش‌های اسلامی، مرز و دانش بشری را گسترش داده و نسبت به خلق راه‌کارهای جدید حل مسائل رفاهی بشر اقدام کنند.۵ آن‌ها نباید فقط سعی در انتقال و کپی‌برداری از محصولات کشورهای غربی داشته باشند. لازمه‌ی این کار حفظ تخصص و تعهد و ارتقای آن‌ها در کنار یکدیگر است، تا بتوان نوآوری سازنده‌ای انجام داد.
 
۴. شرکت‌های دانش‌بنیان نوک پیکان اقتصاد مقاومتی
همان‌گونه که در مسأله‌ی انرژی هسته‌ای مشخص شده‌ است، غرب با توسعه‌ی علم و فناوری در ایران مخالف است و ثمره‌ی این توسعه در ایجاد شرکت‌های دانش‌بنیان برای خدمت به مردم ظهور پیدا می‌کند. بنابراین تبدیل علم و ایده به ثروت، کارویژه‌ی اصلی شرکت‌های دانش‌بنیان می‌باشد که در این مسیر، تشکیل یک اقتصاد مقاومتی برای پشتیبانی و حفظ این شرکت‌ها جهت دستیابی به اهداف فوق بسیار اساسی است.۶
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/20591/C/13910510_0120591.jpg
شرکت‌های دانش‌بنیان در کشور با خلاقیت جوانان و دانشمندان ایرانی شکل می‌گیرند، اما به واسطه‌ی ضعف نظام تدبیر امور -به‌خصوص در ابعاد اداری (اموری مانند مجوزها و استانداردها)، تأمین مالی و بازار مناسب برای فعالیت‌ها- با مسائل جدی روبرو می‌شوند که این مسائل در نهایت باعث عدم پایداری عمر این شرکت‌ها می‌شوند.
 
۵. لزوم همراهی فضای کلان کشور برای توسعه این شرکت‌ها
در صورتی که این شرکت‌ها به وظیفه‌ی خود به درستی عمل کنند، فضای کلان کشور نیز باید مانند باغ، فضای مناسب را برای چنین گل‌هایی فراهم کند.۷ هم‌راستایی بقیه‌ی بخش‌های جامعه اعم از اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حتی آموزشی از اهمیت بالایی برخوردار است. با شکل‌گیری اقتصاد دلالی، بروکراسی دولتی طولانی، فساد گسترده‌ی اداری و غیر اداری، عدم وجود دیپلماسی مناسب و در نهایت عدم هم‌راستایی مؤلفه‌های قدرت در جمهوری اسلامی برای تقویت این بنگاه‌ها باعث می‌شود تا شرکت‌های دانش‌بنیان در ابتدای شکل‌گیری از بین بروند و اثرات جبران‌ناپذیری بر پیکره‌ی نظام اقتصادی کشور برجای بگذارند. به عنوان مثال قوانین موجود در کشور که مطابق با نیازهای شرکت‌های دانش‌بنیان تدوین نشده‌اند، مانعی برای توسعه‌ی این شرکت‌ها به شمار می‌روند. مثلاً مالیات بر شرکت‌های دانش‌بنیان باعث شده است تا میزانی از نقدینگی که می‌تواند صرف تحقیق و توسعه و نوآوری شود در قالب مالیات پرداخت شده و در گردشی مجدد در قالب بودجه‌ی دانشگاه‌ها یا شرکت‌های دانش‌بنیان در قالب کمک ارائه شود. این مسأله یک دور را به وجود می‌آورد که موجب عدم بهره‌وری است. در ادامه به برخی از ابعاد همراهی فضای کلان کشور اشاره می‌شود:

۵-۱. لزوم سیاست‌گذاری و مدیریت جامع
همیشه دولت‌ها برای این حوزه به طور خاص برنامه‌ریزی‌های دقیق و منسجمی ارائه کرده‌اند. تجربه‌ی کشورهایی مانند ژاپن، آلمان و حتی آمریکا در این زمینه نشان می‌دهد علی‌رغم شعارهای لیبرالیستی در حوزه‌های اجتماعی، در این موضوع با تدبیر ورود کرده‌اند و توفیق‌های زیادی هم به دست آورده‌اند. اولویت‌گذاری و مدیریت تحقیق و پژوهش، تشکیل نظام ملی نوآوری، پویایی و ارزیابی دقیق برنامه‌ها در این حوزه، همگی از سنگینی وظیفه‌ی دولت‌ها برای بررسی دقیق و کارشناسی و ارائه‌ی برنامه‌های منسجم حکایت می‌کند.
بند دوم سیاست‌های کلی «اقتصاد مقاومتی»: پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیاده‌سازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانش‌بنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانش‌بنیان در منطقه.

۵-۲. لزوم تأمین مالی متناسب با فعالیت‌های نوآورانه
فعالیت‌های نوآورانه توأم با ریسک و نیازمند نگاه بلندمدت است. در فضای تورم‌زده و فعالیت‌های سوداگرانه‌ی کشور، نهادهای مالی هم‌راستا با فعالیت‌های نوآورانه شکل نگرفته‌اند و حتی خلاف جهت هدف پشتیبانی از این شرکت‌ها، آن‌ها را با محدودیت نقدینگی روبرو کرده‌اند. برای حل این مسأله نیازمند باز مهندسی نظام مالی کشور از صدر تا ذیل هستیم. سیاست‌های پولی و مالی چه در دولت و چه در بانک مرکزی از یک طرف و از طرف دیگر وجود نهادهای تخصصی مالی مانند صنعت سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر و یا بانک‌های توسعه‌ای برای حمایت از این شرکت‌ها ضروری است. توسعه‌ی نهادهای تخصصی جهت گسترش نوآوری در کشورهای پیشرفته به عنوان یک سیاست اصلی به رسمیت شناخته شده است و منابع فراوانی از این طریق تخصیص پیدا می‌کند.

۵-۳. بازار داخلی، مهم‌ترین دارایی شرکت‌های دانش‌بنیان
هدف نهایی تولید کالا فروش آن در بازار است. بنابراین دسترسی به بازار و حفظ آن برای بقای این شرکت‌ها ضروری است. مهمترین بخش ساماندهی بازار داخلی نیز بازار خریدهای دولتی است که باید توسط مقررات لازم تدابیری اندیشیده شود تا بازار داخلی در اختیار این شرکت‌ها قرار گیرد. بنابراین اول دولت باید به این امر پیردازد و سپس مردم نسبت به خرید محصولات دانش‌بنیان ایرانی اقبال کنند. گفتنی است که قوانینی برای استفاده از حداکثر توان داخلی و حمایت از بنگاه‌های دانش‌بنیان در کشور تصویب شده است که متأسفانه به واسطه‌ی عدم طراحی مناسب و در نظر نگرفتن ضمانت‌های اجرایی لازم تأثیرگذار نبوده‌اند.
 
۵-۴. لزوم حمایت دستگاه دیپلماسی برای بازاریابی بین‌المللی
ویژگی محصولات دانش‌بنیان به‌گونه‌ای است که ظرفیت تولید یک شرکت گاهی از کل نیاز کشور بیشتر خواهد بود. به عنوان مثال چند گرم داروی بیوتکنولوژی برای مصرف یک‌سال کشور کافی است. بنابراین برنامه‌ریزی برای صادرات تا به ظرفیت اقتصادی رسیدن بسیار اساسی است. شاخص فعالیت دستگاه دیپلماسی باید با نگاه به علم و فناوری و توسعه‌ی آن در نظر گرفته شود. سایر دستگاه‌هایی که به امور خارج از کشور نیز می‌پردازند باید این امر را در نظر بگیرند. به‌خصوص رایزنان بازرگانی باید نسبت به این امر حساسیت بیشتری به خرج داده و برای نفوذ در بازارهای کشورهایی که مأمور شده‌اند، خدمات متفاوت و فراوانی را به شرکت‌های ایرانی ارائه دهند. از طرف دیگر شرکت‌های دانش‌بنیان ایرانی می‌توانند پیام‌آور انقلاب در قالب صادرات و انتقال فناوری به کشورهای مسلمان باشند.

* پژوهشگر پژوهشکده‌ی مطالعات فناوری و دبیر گروه پژوهشی اقتصاد دانش‌بنیان

پی‌نوشت‌ها:
۱. ایده‌ی اولیه‌ی این خبر از بخش سخن آغازین کتاب نیکوکاران نابکار: افسانه‌ی تجارت خارجی آزاد و تاریخچه‌ی پنهان سرمایه‌داری، پرفسور هاچون چنگ، ترجمه‌ی آقایان میرمحمود نبودی ومهرداد شهابی اخذ شده است.
۲. ما اگر بخواهیم از این وضعیت [وابستگی به نفت] نجات پیدا کنیم و به رشد اقتصادیِ حقیقی نائل شویم، راهش تکیه‌‌‌ی به علم است؛ این هم از راه تقویت همین شرکت‌های دانش‌‌‌بنیان، عملی است.
۱۳۹۱/۵/۸
۳. به نظر من یکی از بخش‌های مهمی که می‌تواند این اقتصاد مقاومتی را پایدار کند، همین کار شماست؛ همین شرکت‌های دانش‌‌‌بنیان است؛ این یکی از بهترین مظاهر و یکی از مؤثرترین مؤلفه‌‌‌های اقتصاد مقاومتی است؛ این را باید دنبال کرد. ۱۳۹۱/۵/۸
۴. نوآوری و ابتکار، شجاعت علمی، اعتماد به نفس شخصی و ملی و کارِ متراکم و انبوه، علاج کارِ پیشرفت علمی ماست. مخاطب این هم اساتید دانشگاهند. ۱۳۸۵/۷/۱۳
۵. عزت ملی در عرصه‌ی علم به این است که جوان دانشجوی او، پژوهشگر او، عالمِ محقق او سعی کند مرزهای علم را درنوردد - نهضت نرم‌افزاری و تولید علم- و علم را تولید کند. ۱۳۸۸/۳/۱۴
۶. سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی؛ ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
۱- تأمین شرایط و فعال‌سازی کلیه‌ی امکانات و منابع مالی و سرمایه‌های انسانی و علمی کشور به منظور توسعه‌ی کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیت‌های اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاری‌های جمعی و تأکید بر ارتقاء درآمد و نقش طبقات کم‌درآمد و متوسط.
۷. فضای عمومی کشور بایستی فضای ترویج، تولید، گسترش و تحقیق علم و پرورش عالِم و محقّق باشد.
۱۳۸۲/۱۱/۲۱
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۵ ، ۲۰:۴۸
احمد جانقربانی