۱ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است



برای مردمی کردن اقتصاد دانش‌بنیان اولاً نیاز نیست هر فردی که ایده‌ای دارد برود شرکت بزند. چرا ما نخبه را می‌اندازیم در دهلیز پرچالش شرکت‌زدن و شرکت اداره کردن؟ شاید نخبه‌ای بخواهد کنج دفترش بنشیند و مطالعه و پژوهش کند و نخواهد وارد دنیای کسب و کار به معنی سخت‌افزاری شود. می‌خواهد تمام عمرش را صرف پژوهش کند، اما می‌خواهد ایده‌هایش را هم در عمل پیاده کند. اگر این فرد بخواهد ایده‌اش را به عمل برساند، راهکار نهادینه‌ای ندیده‌ایم. این‌جا جایی است که اگر بخواهید صورت مسئله را با نگاه دولتی حل کنید، به بن‌بست برمی‌خورید. برای حل این مشکل از راهکار مردمی باید شبکه‌هایی از متخصصان و نخبگان ایجاد کرد که این شبکه‌ها در اقتصاد کار کنند. یعنی آن صاحب ایده را نیندازیم به عرصه‌ی طاقت‌فرسای مبارزه‌ی اقتصادی و بگذاریم کار خودش را بکند، اما شبکه این کار را برای او بکند.
شرکت زدن نخبگان یکی از ابزارها است. شاید نخبه دنبال سودآوری آن‌چنانی نباشد و بخواهد ایده‌اش را برای همه‌ی مردم به کار بگیرد و نه برای یک شرکت و سهامداران آن. شاید او می‌خواهد ایده‌اش در همه‌ی رشته‌های صنعتی و روستا‌ها و مناطق پیاده شود. شاید او بخواهد دانش خود را برای خدا صرف مشکلات مردم کند، اما شرکت یعنی سودمحوری. آن مخترعی که تا دیروز داشته با خیال راحت در آزمایشگاهش کار می‌کرده، الان افتاده در بازار و فضای بد رقابت و وام گرفته و مقروض شده و خانه‌اش را باید بفروشد تا بتواند حقوق کارمندانش را بدهد.
شهید شهریاری برای یکی از پروژه‌های مهم یک ریال از سازمان انرژی اتمی پول نگرفت. می‌گفت این کار را می‌خواهم برای خدا انجام دهم. رئیس سازمان انرژی اتمی می‌گفت ما حاضر بودیم هر مبلغی که بگوید، به او بدهیم برای رسیدن به این نقطه. او اما گفت من این کار را می‌خواهم برای رضای خدا انجام دهم. از این‌گونه افراد بسیار هستند.
وقتی شما اقتصاد را محدود کردی به بنگاه و دولت، مسئله این‌گونه خراب می‌شود. ما در ابزارها به‌شدت زمین‌گیر هستیم، چون هنوز دنباله‌رو غرب هستیم. پارک‌های علم و فناوری و مراکز رشد که از ابزارهای توسعه‌ی صنعت دانش‌بنیان هستند، عمدتاً در نقاط توانمند و شهرهای بزرگ شکل گرفته‌اند. آیا ما در عمق روستاها و شهرهای کوچکمان افراد صاحب ایده و اختراع نداریم؟ این افراد باید به کجا مراجعه کنند؟ پارک فناوری شرایطی و تعریفی دارد و هر جایی نمی‌شود زد. در یک شهر کوچک که ده تا کارخانه هم به‌زور دارد، آیا مردم صاحب ایده و نخبگانی وجود ندارند که بشود ایده‌ی آنها را تجاری کرد؟
اقتصاد دانش‌بنیان ؛  الگوی جهادی و مردمی

فرصت‌ها و مزیت‌های فعلی کشور برای تقویت اقتصاد دانش‌بنیان چیست؟

مزیت‌های انسانی و طبیعی که معلوم است. ما فرصت‌های احیا نشده‌ای در اقتصاد داریم. از نظر اقلیم، از نظر منابع انسانی و دسترسی‌های کلیدی که احیا نشده، مثال‌های متعددی می‌شود زد. ما همچنان خام‌فروشی می‌کنیم و در طبیعت چرخه‌های ساده‌ی تولید را به کار گرفته‌ایم. مثلاً از زرشک ۶۰۰ نوع دارو و رنگ درمی‌آید، ما اما این زرشک را فقط می‌ریزیم روی پلو و می‌خوریم.
من معتقدم تنها نسخه‌ای که مناطق محروم ما را پیشرفته می‌کند، استفاده از فناوری‌های نوین مبتنی بر مزیت‌های هرکدام از این مناطق است. در این مناطق منابع بکری هست که اگر آنها را برای صنایع پیشرفته به کار بگیریم، ثروت‌افزایی فراوانی برای همان مناطق محروم خواهد کرد. الیته ابزارش این نیست که شما سرمایه‌گذاران غیر بومی را ببرید در آن مناطق تا منابع آن مناطق را استفاده کنند و بعد هم مناطق را محروم‌تر کنند. باید مردم آن مناطق و کارآفرینان آن مناطق را توانمند کنید. «توانمندسازی مردم» که حضرت آقا می‌گویند، یکی از مصادیقش همین است. ما فکر می‌کنیم توانمندی مردم این است که به آنها وام و مجوز شرکت بدهیم.
ما باید نگاهمان را به مناطق محروم عوض کنیم. فرصت‌های بزرگ تولید در کشور داریم که احیا نشده است، اما ابزار نهادی‌ این کار، شرکت نیست. این‌جا ما باید مدیریت جهادی و سازمان‌دهی جهادی را به کار بگیریم؛ همان کاری که جهاد سازندگی در مسیرش بود. جهاد از ابتدا رفت نیازهای ضروری روستا را مانند حمام و دستشویی و مسجد را ایجاد کرد و اگر می‌گذاشتیم آن نهاد کار کند، روزی به صنایع پیشرفته در روستاها می‌رسید.

آیا همین انتظار را الان می‌توانیم از اردوهای جهادی داشته باشیم؟

یکی از بهترین فرصت‌های موجود، همین اردوهای جهادی است. اما این‌ها آمادگی این نگاه را ندارند، ولی این انتظار و این توان هست. این یکی از توان‌های استفاده نشده است. در سال، ۱۰۰۰ اردوی جهادی در کشور برگزار می‌شود و همه از دانشگاه‌ها و همه متخصص و تحصیل کرده و صاحب دانش.در راه تقویت اقتصاد دانش‌بنیان استفاده‌ای از اینها نمی‌شود. دولت چرا از فرصت این ۱۰۰۰ اردو در توسعه دانش و فناوری در مناطق محروم استفاده نمی‌کند؟ چون اصلاً به این ابزار فکر نکرده، صرفاً می‌خواهد با شرکت‌های دانش‌بنیان و با چهار تا پارک علم و فناوری این کار را انجام بدهد. باید دولت به اردوهای جهادی مأموریت بدهد و بخواهد که از این پس شما بروید این مشکل را حل کنید.
ما از روزی که مدیریت جهادی را گذاشتیم کنار، زمین‌گیر شدیم. حالا شما سیاست‌ها را تغییر بدهید، فایده‌ای ندارد. ما یک بار دیگر باید نگاهمان را به مدیریت عوض کنیم. باید الگوی صد درصد خالص خودمان را که مدیریت جهادی بود و الگوی مدیریت جهادی بود، آن را در اقتصاد دانش‌بنیان به‌کار بگیریم تا بتوانیم از همه‌ی ابزارها به نحو احسن استفاده کنیم.
سومین فرصت تحریم است. تحریم را اگر از دیدگاه جهادی نگاه کنید، بهترین فرصت است. جهاد ما در جنگ جهاد شد. در آن زمان که فشار سنگین بود، خودش را پیدا کرد و توانمندی‌هایش را احیا کرد. روزی که جهاد منحل شد، ۱۵۰ مرکز آموزشی و پژوهشی متشکل از خبرگانی داشت که کار می‌کردند. در دوران تحریم بهترین فرصت است که از فناوری به سبک جهادی کمک بگیریم برای مقابله با تحریم. در زمینه‌ی نفت سال‌هاست که صنعت‌گران می‌گویند به ایرانی‌ها کار بدهید و ما می‌توانیم قطعات و تجهیزات و فناوری‌ها را داخلی‌سازی کنیم. دولتی‌ها اما گوش نمی‌کردند و باورشان نیست. در آن شتابی که دولتی‌ها برای توسعه‌ی میادین نفت و گاز می‌افتند، کار را می‌دهند به خارجی‌ها و به داخلی‌ها نمی‌دهند.
الان که تحریم است، بهترین فرصت است که بخش توانمند غیر دولتی و مردمی نقش خودش را در این مبارزه نشان دهد. این‌جا راه نمی‌افتد، مگر این‌که دولت نگاه از بالا به پایین و خودمحور را کنار بگذارد و اجازه دهد الگوهای جهادی محقق شود. اگر دولت الان فراخوان بدهد و بگوید فرضاً ما ۱۰۰ قطعه در صنعت نفت داریم که تحریم شده و می‌خواهیم تولید داخل شود، ظرفیت زیادی برای او احیا می‌شود و متخصصین و صنعت‌گران و دانشگاهیان زیادی هستند که پای این کار بیایند. باید اجازه بدهیم همین‌ها بیایند در صحنه.
منبع مقاله : پایگاه حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری (مدظله العالی)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۷ ، ۲۱:۲۵
احمد جانقربانی